فلشکارتهای بردبورد
مرداد 12, 1404
ارسال شده توسط تی تی
69 بازدید

ویکی واژه بخشی جذاب و کاربردی از مدرسه علوم تکنولوژی ایران است. در این بخش شما با فلش کارت های آموزشی مکمل دوره ها سر و کار خواهید داشت. کلمات پرکاربرد هر دوره را جهت یادگیری و یادآوری در این هر ویکی واژه گردآوری کرده ام. با این کار شما:
- تعریف دقیق و کوتاهی از کلمات را مرور می کنید،
- معادل انگلیسی و فارسی را یک جا مشاهده می کنید.
این بخش مربوط به دوره “کارگاه الکترونیک با تیتی، صفر تا صد کار با بردبورد” است.

breadboard
برد نمونهسازی: یک برد برای آزمایش مدارها ولی با قابلیت استفاده مجدد. برخلاف پرف بردها یا پروتوبردها بردبورد یک ابزار دائمی است و نیازی به لحیم کاری ندارد.

protoboard
برد نمونهسازی: فیبرفایبرگلاس یا از مواد دیگر که از قبل سوراخکاری و آماده شده است و برای بستن مدارهای الکترونیکی به صورت آزمایشی به کار می رود. معمولاً شبیه به بردبورد طراحی و تولید می شود. نیازمند لحیم کاری یا وایرپ.

perf board
یک پِرف برد یکی از انواع پروتوبردهاست. یک برد یا فیبر سوراخ دار آماده که برای بستن مدار کاربرد دارد. perf از کلمه perforation به معنای سوراخکاری گرفته شده است. نیازمند لحیم کاری یا وایرپ.

circuit
مدار: یک مسیر بسته شامل منبع تغذیه (باتری) و مصرف کننده ها (مقاومت، لامپ، موتور و ...) که با حرکت الکتریسیته (جریان الکترون ها) در آن یک کار با انرژی الکتریکی انجام می شود. مثل روشنایی، چرخش موتور و ...

wire
سیم قطعه ای رساناست که قطعات الکترونیکی را به یکدیگر متصل می کند. سیم مسیری برای عبور الکتریسیته (الکترون ها) از منبع تغذیه به قطعات ایجاد می کند. سیم ها انواع مختلفی دارند: افشان، استخوانی و ...

component
قطعه: به هر یک از اجزاء مدار الکترونیکی یک قطعه گفته می شود. مثل مقاومت، خازن، ال ای دی و ...؛
همه این موارد قطعه هستند.

IC (integrated circuit)
مدار مجتمع: یک مدار الکترونیکی کامل است که شامل اجزای مختلف مثل ترانزیستورها، دیودها، مقاومتها و خازنهاست و همه این اجزا روی یک تراشهی نیمهرسانا (معمولاً سیلیکون) در ابعاد میکرو یا نانو ساخته میشوند.

prototype
نمونه اولیه: نسخهٔ آزمایشی و سادهای از یک محصول، دستگاه یا سیستم است که برای آزمایش کردن ایده، عملکرد یا طراحی قبل از تولید نهایی ساخته میشود.

soldering
لحیم کاری: فرآیندی است که در آن فلز نرم (در الکترونیک معمولاً قلع یا آلیاژ آن) برای اتصال دو قطعه فلزی به هم ذوب میشود و پس از سرد شدن، اتصال الکتریکی و مکانیکی ایجاد میکند.

PCB (printed circuit board)
مدارچاپی: یک صفحهٔ غیررسانا است که مسیرهای هادی روی آن برای اتصال قطعات الکترونیکی چاپ شده است. سوراخ هایی برای جانمایی پایه قطعات روی آن در نظر گرفته می شود که کار مونتاژ را آسان می کند.

wire wrap
سیم پیچی: روشی برای اتصال قطعات الکترونیکی با پیچیدن سیم نازک دور پایهها و اتصال بدون نیاز به لحیمکاری است. برای این کار یک ابزار به نام آچار وایرپ وجود دارد.

power
تغذیه: انرژی مصرفی در یک دستگاه است. در الکترونیک این انرژی الکتریکی است و از طریق یک منبع (Source) تامین می شود؛ مثل باتری، برق شهری یا آداپتور.

DIP (dual inline package)
بسته دوتایی درون خطی: نوعی بستهبندی قطعات الکترونیکی (آی سی) است که پایههای آن در دو ردیف موازی قرار دارند و معمولاً روی بردهای سوراخدار یا برد مدار چاپی (PCB) نصب میشوند.

jumper wire
سیم جامپر: سیم های رایج در الکترونیک به ویژه کار روی بردبورد که برای اتصال قطعات روی بردبورد و سایر موارد به کار می رود. اتصال این سیم ها آسان تر از سیم های معمولی است.

modular
ماژولار: یعنی به صورت ماژولی یا قابل افزودن به یکدیگر. در مورد بربورد قابلیت اتصال آن ها به یکدیگر و گسترش اندازه آن است. در الکترونیک به تکه ای بودن و قابلیت اتصال و گسترش مدارها نیز گفته می شود.

holder
نگهدارنده یا جا: معمولاً برای باتری ها و قطعات مشابه در الکترونیک استفاده دارد. مثلاً battery holder یعنی جاباتری.

connector
کانکتور: در الکترونیک به کلیه انواع بسیار اتصالات گفته می شود که اتصال پایه ها و قطعات را به یکدیگر آسان و در عین حال تمیز می کند. مثلاً کابل USB گوشی هم یک نوع کانکتور است. کانکتورها استانداردهای متنوعی دارند.

fritzing
فریتزینگ: یک نرم افزار ساده و کاربردی که شامل قطعات پرکاربرد به صورت گرافیکی است. این نرم افزار برای آموزش نصب و سیم کشی قطعات روی بردبورد محیط خوبی دارد.

pitch
گام: در الکترونیک و موضوع بردبورد، این کلمه یعنی فاصله بین دو نقطه یا دو سوراخ. فاصله مرکز به مرکز سوراخ های برد یا مدارچاپی. معمولاً به فاصله تکرار شونده در یک قطعه یا برد گفته می شود.

cutter
کاتر: ابزاری برای برش کاری و لخت کردن روکش سیم.

wire cutter
سیم چین: ابزاری برای چیدن سیم یا مفتول.

wire stripper
سیم لخت کن: ابزاری برای جداکردن پوشش روی سیم یا لخت کردن سیم.

short circuit
اتصال کوتاه: اتصال دو نقطه از مدار که نباید به همدیگر وصل شوند، مثل دو سر باتری یا دو سر یک قطعه واحد که بدون مقاومت کافی به هم وصل شوند.

open circuit
مدار باز: وقتی مسیر جریان قطع شده باشد، یعنی الکترون ها نتوانند مسیر کاملی برای حرکت داشته باشند. باز بودن یک کلید هم نوعی مدارباز است.

multimeter
مولتی متر: ابزاری که به وسیله آن می توان موارد متنوعی را اندازه گیری کرد. مثلاً مقدار یک مقاومت، مقدار ظرفیت خازن، جریان، ولتاژ و ... .

buzzer
بازر یا بیزر: بوق الکترونیکی. قطعه ای که با عبور جریان برق از آن، به ارتعاش در آمده و صدا می دهد.

current
جریان: مقدار الکترون هایی که در هر زمان در مدار یا سیم ها جاری هستند.

resistor
مقاومت: قطعه ای که از خود در برابر جریان برق مقاومت (Resistance) نشان می دهد. این مقاومت به این معناست اجازه عبور به الکترون ها نمی دهد یا عبور آن ها را سخت می کند.

voltage
ولتاژ: فشار الکترون ها. اختلاف سطح الکترون ها. ولتاژ اختلاف پتانسیل الکتریکی نیز هست که باعث به جریان افتادن الکترون ها در مدار می شود. باتری یا منبع تغذیه در مدار ولتاژ ایجاد می کند.

module
ماژول: واحد، افزونه، افزودنی، تکه. یک بخش از مجموعه ماژولار یا قابل اتصال به همدیگر. مثلاً یک ماژول تغذیه بردبورد که قابل اتصال به ماژول های دیگر نیز هست و قابل توسعه است.
دیدگاهتان را بنویسید